اگر این سلسلهیادداشتها را دنبال کرده باشید، سعی شده است تا مطالعه درباره دانشگاه» را به شاخههای مطالعاتی و علمی در ایران اضافه و در عرصه عمومی معرفی و تبیین کند؛ چراکه دانشگاه کمکم در ایران به یک مساله عمومی تبدیل میشود و ضروری است تا نگرش صحیحی به آن در فضای جامعه حاکم باشد تا بتوان از این رویداد پیش رو در جهت ارتقای دانشگاه ایرانی بهره برد و فقدان آن قطعا بسترساز معضلات اجتماعی و حتی بحرانهایی را فراهم میکند. اما نگاه به دانشگاه در میان دانشگاهپژوهان ایرانی متفاوت بوده و همانطور که بیان شد شامل رویکردها و منظرهای گوناگونی بودهاند و هریک چالشهای خاص خود را زمینه مسالهای شدن دانشگاه در ایران دانستهاند. مسائل اساسی دانشگاه موضوع یادداشت فعلی و آتی ما خواهد بود. با توجه به تشتت بیانشده، نحوه استخراج مسائل اساسی که در این یادداشتها به آن پرداخته خواهد شد پرتکرار بودن آنها بهخصوص در دوره اخیر میان اندیشمندان ایرانی است. به عبارت دیگر چند مسالهای که در این یادداشتها به آنها پرداخته خواهد شد در آثار دانشگاهپژوهان ایرانی متعددی بهعنوان یک مساله دانشگاه، به آنها اشاره شده است.
استقلال دانشگاه و ارتباط آن با جامعه»یکی از چالشیترین و پرتکرارترین مسائل دانشگاه ایرانی در آثار صاحبنظران مطالعات آموزش عالی است. نظرات متنوعی در تعریف و ابعاد این مساله در میان آثار چهرههایی چون فرامرز رفیعپور، مقصود فراستخواه، محمدامین قانعیراد، خسرو باقری، سعید زیباکلام، عماد افروغ، محمد یمنی، علینقی مشایخی، عباس کاظمی و دیگران مطرح شده است که دارای نقاط اشتراک و افتراق مهمی در تعریف و اامات اجرایی آن است.
مساله مهم دیگر تلقی از معنا و قلمروی علم» است. برداشت از شأن علم، تعریف و قلمروی معرفتی آن تاثیر مستقیمی در نقش و فلسفه دانشگاه ایفا میکند و از این جهت محل مباحثات گستردهای میان اندیشمندانی چون خسروپناه، آیتاللهی، ملکیان، پارسانیا، گلشنی، پایا، فیاض، نصیری و کثیری دیگر از شخصیتهای دانشگاهی قرار گرفته است.
نسبت عدالت و دانشگاه» و تعابیر متعددی از این محور کلی زمینه پرداختن صاحبنظران به آن شده است. چهرههایی چون ناصر فکوهی، محمد مالجو، نعمتا. فاضلی، حسام سلامت و دیگران از این جملهاند که تعاریف و تئوریها و روشهای متنوعی را در زمینه عدالت در دانشگاه طرح کردهاند.
کیفیت و اهداف دانشگاهی و رشد علمی» موضوع راهبردی دیگری است که مکرر در آثار و تالیفات دانشگاهپژوهان مطمح نظر بوده است. تقریبا همه اندیشمندان مذکور به موضوع دوگانههای کمیت و کیفیت و بحرانهایی مانند مدرکگرایی و رشد علمی پرداخت جدی داشتهاند؛ اما رضا منصوری، فرامرز رفیعپور، غلامرضا ذاکرصالحی، مقصود فراستخواه، محمد یمنی و کوروش فتحی توجه مهمی به ابعاد این محور داشتهاند.
طبیعتا این چهار محور تنها مسائل مشترک و پرتکرار صاحبنظران دانشگاهپژوهی و مطالعات آموزش عالی نیست؛ اما بهنوعی سایر مسائل قابل ارجاع به این چهار محور کلی – حداقل از نظرگاه نگارنده- هستند.
به هر صورت در یادداشتهای آتی به شکل اختصاصی به هرکدام از این مسائل اساسی پرداخته شده و رویکردهای اساتید و صاحبنظران به آن مساله و نقاط چالشی هریک تبیین میشود. این الگو میتواند راهنما و بستری جهت تحقیق و تصمیمگیری سایر فعالان عرصه دانشگاهی را فراهم کند.
حسن ثابتی
چرا دانشگاه؟ چرا روزنامه؟ چرا فرهیختگان؟
دانشگاه ,مسائل ,ایرانی ,مساله ,محور ,اساسی ,از این ,شده است ,به آن ,در آثار ,مسائل اساسی
درباره این سایت